نامهای در شب محاکمه
پدر دوستداشتنیام
ای جانِ دل و نورِ چشم
ای پدر دوستداشتنیام!
آیا به یاد داری شعری را که از دیر وقت برایتان میخواندم و شما آن را برایم تصحیح مینمودی؟ نیک میدانم ای پدرکه همواره آنرا به یاد داری!
ای پدر! اگر من آسمان و هرچه ستاره که در آن است را به تصویر بکشم؛ بطور یقین شما بزرگترین ستارهاش خواهید بود،
بیت شعری سطحی و ساده بود امّا نسبت به شما بزرگ بود و شما بسیار به آن میبالیدی و از آن احساس شادی میکردی و مرا طوری قرار داده بودی که احساس کنم سرور خانمهای شاعر هستم، پس شما براستی همواره بر شکوفا نمودن استعدادهایمان و افزودن به دانش و معرفتمان، مشوّقِ ما بودی.
پدر عزیزم! در شب محاکمهی ادّعا شده، در حالی که شما در خیالم بودی و دلم پر از اشتیاقت و دلتنگی برای دیدار تو شنیدن صدای آرامبخش و متین تو بود و خاطرات مدام جلوی چشمهایم انباشته میشدند، تا نوار زندگی ترا مرور کنم زندگیای که یقین دارم مملو است از جهاد، ذکر همهی آنها در این فرصت نمیگنجد.
امّا نسیمهای شب کودتا مرا بسوی خود خواندند و مرا گول زدند، در حالی که شما با تماما طمینان و یقین به ما اطلاع میدادید: «مصر بطور قطع و با حول و قوّت خداوند پیروز خواهد شد و دین خدا بطور یقین سربلند خواهد بود و خلافت دینی باز خواهد گشت هیچ گمانی در آن نیست و تاریخ در آینده با خطهایی از نور جهاد مصریها، دوباره بازنویسی خواهدشد.
و خداوند را به شاهد میگیرم، من در شما ترس و نگرانیای ندیدم؛ بلکه برعکس؛ ترا دیدم، با خاطری آرام، با قوّت قلب، با دهانی خندان، همانند باقی شبها به عباداتت پرداختی نماز و گریه و دعا میکردی و با کمال عزّت به ما خبر میدادی : «براستی بهای آزادی، خون است و شما واجب است که با ویژگی تکه ولی أمر هستی، در اوّل صفها و اوّل قربانیان قرار بگیری، و من از خداوند آرزو مینمایم که خون مرا به عنوان شهید راه خودش قبول کند.»
و برایمان از شخصیتهایی همچون: سرورمان عمر پسر خطاب و سرورمان عثمان پسر عفان و امام شهید حسن البنّا، یادآوری کردی و فرمودی: «سرورمان عمر با شهادت فوت کرد و سرورمان عثمان با شهادت فوت کرد و همچنین إمام شهید،
و ای کاش! یک تار مو بودم در بدن یکی از آنها و الآن در حالی که شما در لحظههایی از نوشتن تاریخ، زندگی میکنید، و این برایتان ثواب بزرگی است و ای کاش! من سطری از این کتاب بحساب میآمدم.»
و من مرتّب صدای قطعی و ثابت شما را بیاد دارم در حالی که به ما میگفتی : «من یک صفحه تنها یک صفحهای از صفحات انقلاب شریف مصر هستم؛ بنابراین اگر من شهید شدم و به زیارت خدایم رفتم، انقلاب بایستی مسیرش را ادامه دهد و من به مردم مصر اعتماد کامل دارم که اجازه نخواهند داد دوباره به عقب برگردند و در آزادی و کرامتش، هرچند به قیمت خونشان باشد، کوچکترین دریغی نخواهند نمود.
و سرّی را از شما مخفی نگه نمیدارم، و آناني که این جملهی آخرتان مرا نگران و ناراحت کرد و مرتّب با خودم صحبت میکردم؛ آیا گمانت به مردم مصر درست، یا این که زیادهروی و افراط در اعتمادتان به این مردم مبارز و دردمند و به عزا نشسته، است.
امّا بعد از ششماه و پنج روز از آنشب، ای عزیز! به شما اطمینان میدهم این مملکت مالامال است: از مردان و جوانان و زنان، دخترخانمها و کودکان و پیرمردان و پیرزنان؛ آنهایی که بیعدالتی را نمیپذیرند و هرگز در برابر دستورات فاسدان کوتاه نمیآیند و دین و وطن و قانونشان را به آدمهای پست، نمیفروشند.
و ای محبوبم!
ما حتماً رفتنی هستیم و جانها و فرزندانمان را به خدا فروختهایم، ما رفتنی هستی تا اهداف کامل انقلاب بدون نقص و کاستی تحقق یابند، هرچند وظایف سختی به ما واگذار شود و قربانیها هرچه میخواهد باشد، و خداوند کارش به انجام خواهد رساند اگر اراده و خواستهاش برآن باشد.
و پیام آخرم به شما این است:
و به یاد دارم آن وقت که کوچک بودیم همواره ابیاتی را زمزمه میکردی:
سأحمل روحی على راحتی
و ألقی بها فی مهاوی الردی
فإما حیاة تسر الصدیق
و إمام مات یغیظ العدا
و نفس الشریف لها غایتان
بلوغ المنایا و نیل المنا
«روح مرا در کف دستم گذاشتهام و آن را به فضا پرتاب میکنم.
پس یا زندگیای خواهد بود که دوست را خوشحال خواهد کرد و یا مرگی خواهد بود که دشمن را خشمگین مینماید.
و روح پاک از دو حالت خارج نیست یا رسیدن به آرزوها و یا مرگ است.
و آری! ای عزیزترین مردم!
یا زندگیای است که دوست را خوشحال میکند یا مرگی است که دشمنان را به خشم وا میدارد، خداوند به شما و به ما شهادت عطا نماید؛ شهادتی خالصانه در راه او در حالی که با علاقه به آن روی کردهایم نه اینکه پشت کرده باشیم. و خداوند مجاهدتهایت را مورد قبول قرار دهد، و ما به طور بلند، اعلام میکنیم ای خدا ما راضی هستیم شما هم از ما راضی باش!
و در انتها و نه برای آخرین بار
این شعار بایستی زنده نگه داشته شود
الله غایتنا، والرسول قدوتنا، والقرآن دستورنا، والجهاد سبیلنا، والموت فی سبیل الله أسمى أمانینا
و لن نرضی عنه بدیلاً مهما یکنف اللقاء عند الحوض یا أبی
والله أکبر والعزة لله ولرسوله والمؤمنین
خداوند هدف ماست، و پیامبر (ص) اسوهی ماست، قرآن منشور ماست، جهاد راه ماست، مرگ در راه خدا بلندترین آرزویماست، و هرگز هیچ جایگزینی را نمیپذیریم؛ هرچه که میخواهد باشد، و آنهم دیدار نزد حوض کوثر است ای پدر!
خداوند بزرگتر است و عزّت و سرافرازی از آن خداوند و فرستادهاش و مؤمنان است.
نظرات
مریدمرسی
24 دی 1392 - 03:52ذریة بعضها من بعض این شیر دختر محمدمرسی است که به قول رائدصلاح به رهبری بی نظیر برای جهان اسلام تبدیل شده است آفرین بر این پدر که چنین دختری تربیت نموده است ، آفرین بر مرسی ، خدا به او مقاومت دهد . دوستان به نظر شما اگررئیس مرسی از روز اول به نشانه تسلیم شدن پرچم سفید بر می افراشت اکنون وضعیت انقلاب مصر و اسلام گرایان چگونه بود ؟!
مسیح
25 دی 1392 - 09:59با تشکر از مسئولین سایت .به نوبه خود از محتوای نامه استفاده بردم. ولی رغبت نکردم متن پرینت شده آن را به دیگران بدهم چرا که علیرغ زحمتی که مترجم محترم در برگردان نامه کشیده است لیکن متن ترجمه شده آنچنان روان وثلیث نیست و خواننده می بایست با استفاده از سلیقه و خلاقیت ادبی و انشایی خود به بازسازی برخی مفاهیم و جملات ان بپردازد. به نظ می رسد اگر کمی در ترجمه متن حوصله بیشتر به خرج داده می شد ارزش تاثیر گذاری آن به مراتب بالاتر می رفت .در هر حال اگر چه به منظور رعایت حق نگارنده دست گردانندگان سایت کاملا در دخل و تصرف مطالب باز نیست اما این امر مانع از انجام ویرایش لازم جهت استفاده بهینه مخاطب از مطالب نمی شود.
بدوننام
27 دی 1392 - 07:45اخوان و دارو دسته اش در مصر دارند به درک تاریخ می پیوندند. اخوان الشیاطین سرنوشتی چون خود شیطان خواهند داشت .
مهمان
01 بهمن 1392 - 06:08دوست گرانقدر در این دنیا هم اخوان الشیاطین وجود دارد و هم اخوان المسلمین؛ پس ببین تو از کدام گروهی. امیدوارم خودت را منسوب به اخوان المسلمین بدانی نه آن گروه دیگر.
نایب قدرت
03 بهمن 1392 - 05:45السلام علیکم برادر عزیز! خداوند شما را هدایت فرماید. ما شما را جزو برادر مسلمان خود میدانیم نه برادر شیطانی. امید است که ما هم لایق برادری در سایه اسلام باشیم. برادر عزیزم! باور بفرما که اخوان المسلمین در مسیر حق است.چون 7000 شهید تقدیم کلمات الله (عدالت، شورا، آزادی، خدمت خالصانه، اخلاق دینی)کرده است.شهید شدگان هیچ یک اسلحه به دست نبوده اند. از کینه و نفرت دست بردار و بدون تعصب از درگاه خداوند برای خود و ما و اخوان المسلمین دعای خیر، مغفرت و رحمت بفرما. همه ما برادران دینی هستیم و باید برای نجات خود از وسوسه های منفی و اهریمنی تلاش کنیم. من به عنوان برادر مسلمان شما، علیرغم جملات دور از انصاف تان، هیچ نفرتی نسبت به شمادر دل احساس نمیکنم بلکه برای شفای قلبتان از خداوند یکتا، دعا خواهم کرد. دوست تان دارم چون برادر مسلمان و ایمانی من هستید.
عیسی
06 بهمن 1392 - 01:57شما چه عمل شیطانی از اخوان المسلمین دیدی؟ در مقابل بگو تا بدانیم آیا کشتار آنهمه بی دفاع اسلامی انسانی یا اخلاقیست؟ آیا این اتفاق در کشورهای طرفدار سیسی خون اشام هم اتفاق افتاده؟